خواستن، دوست داشتن نیست

سلام دوست آفبایی.

راستش فک کنم تا حالا خیلی برات پیش اومده که بخوای کاری رو که «دوست داری» انجام بدی. که بخوای از اون لحظه لذت ببری و هر کاری روکه دلت میخواد انجام بدی. درسته؟

ولی انگار همیشه یه سری کارا هستن که آدم نمیخواد انجام بده یا میل انجام اون کارو نداره و یا به نظر میرسه که جامعه اونارو به ما تحمیل کرده (مثلا یه مورد خیلی کوچیکش درس خوندن!). آخ که چقدر انجام دادن این کارا سخته.

ولی خوب اینجا این سوال پیش میاد که، چرا؟ چرا ما باید این کارارو انجام بدیم؟ یا همون سوال خیلی کلیشه ای «چرا باید من درس بخونم؟». من که از درس خوندن خوشم نمیاد، چرا باید خودمو مجبور به انجام کاری بکنم که دوستش ندارم ( یا حتی در بعضی موارد دیده شده که ملت از درس خوندن متنفرن!). ولی توی خیلی از موارد میبینیم که اگه درس نخونیم به اون چیزایی که میخوایم نمیرسیم. (البته اینکه چه چیزایی رو میخوایم کلا خودش یه بحث دیگس، که در مورد اون توی یه مقاله دیگه دوباره صحبت میکنیم) و یا بعضی وقتا این مسئله پیش میاد که آیا واقعا درس خوندن مارو به اون چیزایی که میخوایم میرسونه؟ و یا حتی بعضیا اصلا نمیدونن چی از این دنیا میخوان! نمیدونن توی آینده قراره چی بشن، چه شغلی داسته باشن و یا اینکه هدف زندگیشون چیه؟

از الان از همین تریبون اعلام میکنیم که هیچ کدوم از این آدما از یکی دیگه بهتر نیستن و هر فردی واسه خودش یه مسیری رو داره. (که باز در این مورد توی یه مقاله دیگه بحث میکنیم).

ولی خُب، خیلی از ماها به خاطر این درس میخونیم که توی آینده به اون چیزی که میخوایم برسیم. یعنی اون نتیجه ای که در آخر از درس خوندن قراره برامون حاصل بشه مورد خواست ماست (مثلا یکی که میخواد دکتر بشه میره پزشکی میخونه، یا یکی که میخواد مدیریت بخونه سعی داره نزدیکترین رشته به هدفش رو انتخاب کنه و برای اون داره تلاش میکنه).

ادامه مطلب :

آفبا

افبا